ویژگی افراد موفق در کسب درآمد
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

ویژگی افراد موفق در کسب درآمد

موفقیت در کسب و کار هدف و آرزوی هر فردی هست و اصولا راه اندازی کسب درآمد به منظور موفقیت صورت می گیرد. همه افراد موفق در کارآفرینی و یا کسب درآمد دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی می باشند منتهی این افراد دارای خصوصیات و ویژگی هایی هستند که بین همه کارآفرینان و افراد موفق تقریبا مشترک و یا نزدیک به هم هست. شناخت این ویژگی های مشترک در موفقیت ما در راه اندازی کسب و کار و افزایش درآمد مفید خواهد بود . البته در بررسی ویژگی های افراد موفق و نیز موفقیت در کسب و کار باید به این نکته توجه کنید که، روش‌­های خوبی برای سنجش موفقیت وجود دارند. تعریف موردعلاقه­‌ی من از موفقیت، نشات گرفته از اهداف خانوادگی و شخصی است. از نظر من، موفقیت یعنی آگاهی از اهداف خاص و اقدام سنجیده در جهت رسیدن به آن اهداف.

اکثر افراد موفق بعد از دستیابی به اهداف‌شان، اهداف جدیدی برای خود تعیین می‌­کنند. ممکن است، تعریف شما از موفقیت با تعریف من متفاوت باشد. با این حال شما هم به نحوی موفقیت را برای خود تعریف کرده‌اید.

 ویژگی‌های مشترک بین افراد موفق در کسب و کار و کسب درآمد عبارتند از:

1 . آنها وقت‌شان را با سایر افراد موفق سپری می‌­کنند.

معمولا افراد تمایل دارند بر اساس اهداف و ارزش‌­های مشترک‌شان گردهم‌آیند. دوستان خوب الهام‌­بخش یکدیگرند. افرادی که ارزش­‌های مشابه دارند، معمولا اهداف مشابهی هم در زندگی دارند.

2 . آنها کارهای‌شان را همین امروز انجام می‌­دهند و مبتنی بر اهداف آینده تصمیمات بزرگی می‌گیرند.

فقط 20 درصد تلاش‌های ما منطقی هستند و 80 درصد زمان کاری ما بیهوده تلف می­‌شود. ولی اگر آن 20 درصد را درست انجام دهیم (به سوی اهداف‌مان حرکت کنیم)، آن 80 درصد، دیگر اهمیتی نخواهد داشت.

 

3 . آنها برای خود دستور کار تنظیم می­‌کنند.

اکثر افراد موفق به سمت کنترل و پذیرش مسئولیت قدم برمی‌­دارند. همه­‌ی افراد در زندگی خود با موانعی مواجه می‌شوند، ولی افراد موفق اجازه نمی‌­دهند که موانع، آنها را از پا درآورند. حتی اگر کسی سنگی در مسیر آنها پرتاب کند، آنها به‌کار خود در جهت رسیدن به اهداف‌شان ادامه می‌­دهند. گاهی‌اوقات آنها از این موانع و سنگ­‌ها به‌عنوان نردبانی به‌سوی هدف‌شان استفاده می­‌کنند،.

4 . آنها  منابع‌شان را به‌خوبی مدیریت می­‌کنند.  

پول خرج کردن، فقط بخشی از چالش‌های مسیر است. افراد موفق تشخیص می‌­دهند که چه‌طور تمام منابع را در راه رسیدن به اهداف‌شان مدیریت کنند. این منابع عبارتند از زمان، آموزش مداوم، پول و روابط. احتمالا افراد در چهل سالگی قادر نخواهند بود به‌راحتی کسب و کارشان را راه بیاندازند، مگر اینکه در طول مسیر آماده‌­سازی‌­های دقیقی انجام داده باشند.

اگر هدفی مثل پیاده‌روی دور دنیا داشته باشید، برای انجام این کار به‌زمان، پول و زیرکی احتیاج دارید. شاید بتوانید دوست خوبی هم پیدا کنید که هدفی مثل شما داشته باشد و با اشتیاق در این مسیر به شما بپیوندد.

5 . آنها بازنشستگی را مرحله­‌ی دیگری از فرایند موفقیت می­‌دانند

افراد زیادی را می‌شناسم که از محل کار رسمی‌شان بازنشسته شده‌­اند ولی در فعالیت­‌های متنوع و ارزشمند دیگری همچنان فعال هستند. هیچ‌چیز مثل افراد شاد، سرزنده و مولدی که به سمت اهداف معنی‌­دار و متفکرانه پیش می‌­روند، ما را برای حرکت به سمت موفقیت ترغیب نمی­‌کنند. آنها حتی اگر دست‌شان خالی شود باز خود را تجهیز می­‌کنند تا به مسیرشان ادامه دهند. شاید کلید اصلی موفقیت‌شان اهداف منعطف‌شان باشد.

طاهره منیری شریف (کارشناس ارشد MBA)

مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:

 

 




ارسال توسط پول دوست

سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری

  شکار مشتری و جذب سرمایه و رونق کسب و کار و افزایش کسب درآمد یکی از مهمترین چالش های برای رشد و ترقی و افزایش مال است. در اینجا قصد دارم تا سه  استارت آپ موفق در جذب مشتری را بررسی کنم که چگونه اولین هزار مشتری خود را جذب کردند . قبل از هر چیز شما در کسب درآمد باید این قانون مهم را مد نظرتان داشته باشید که اصل اساسی این موضوع این است که شما باید به ارائه‌دهندگان خدماتتان کمک کنید که خودشان را به بهترین صورت به تصویر بکشند، حتی در صورتی که کار دشواری باشد. هیچ چیزی با این قابل مقایسه نیست که مشتری نداشته باشید.

 

تالس تِشِرا (Thales Teixeira) سه تا از موفق‌ترین استارت‌آپ‌هایی که به مانند عامل ارتباط عمل می‌کنند را مورد مطالعه قرار داده است تا چالش مرغ و تخم‌مرغ را در مورد اینکه شرکت‌ها چگونه می‌توانند اولین مشتریان خود را جذب کنند، بفهمد.

کسب‌وکارهای جدید معمولاً در حال کشمکش برای پیدا کردن اولین مشتریان خود هستند. این چالش در مورد دسته‌ای از استارت‌آپ‌ها پررنگ‌تر نیز هست: استارت‌آپ‌هایی که در فضای مشترک اقتصادی به عنوان عاملی که ارائه‌دهندگان خدمات مستقل را به مشتریان متصل می‌کنند، راه‌اندازی می‌شوند.

اوبر(Uber) را در نظر بگیرید. سکوی آن دوطرفه است. مردمی که نیاز به راننده دارند را به افرادی که می‌خواهند دیگران را جابجا کنند، ارتباط می‌دهد. ایده‌ای مشابه نیز در مورد ایر بی‌اِن‌بی وجود دارد؛ به این صورت که افرادی که به اتاق نیاز دارند را با صاحبان املاک ارتباط می‌دهد. درنتیجه، برای اینکه این شرکت‌ها به عنوان عامل ارتباط‌دهنده‌ی خدمات راه‌اندازی شوند، نیاز است که در هردو سوی عرضه و تقاضا مشتریانی بیابند.

«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همه‌ی شرکت‌ها آن را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند.»

«وقتی که شما یک سکوی دوطرفه دارید، باید هم مشتری‌ها را بدست آورید و هم خدمات را.»این را استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد، تالس تِشِرا می‌گوید.

او می‌گوید:«همان مسئله‌ی قدیمی مرغ و تخم‌مرغ است.» نمی‌توانی یکی را بدون دیگری داشته باشی ولی اول کدام را پیدا می‌کنی – مرغ که همان مشتری است یا تخم‌مرغ که همان خدمات است؟ “به عنوان یک شرکت کوچک نمی‌توانید با تلاشی که برای نظارت بر یکی از آن‌هاست، بر هر دو تمرکز کنید. ممکن است که نیاز باشد یکی از طرفین را در اولویت قرار دهید.”

تِشِرا که درحال آماده شدن برای تدریس یک دوره‌ی جدید در خصوص تجارت الکترونیک در بهار آینده بود، یافتن یک پاسخ برای چالش مرغ و تخم‌مرغ استارت‌آپ‌های سکویی را هدف خودش قرار داد. او سه تا از شناخته‌شده‌ترین و موفق‌ترین استارت‌آپ‌ها یعنی اوبر، ایر بی‌اِن‌بی و اِتسی را مورد مطالعه قرار داد به امید این که در نحوه‌ی حل کردن این معضل توسط این شرکت‌ها، وجه مشترکی بیابد.

لو دادن جواب: تخم‌مرغ است که نیاز به مراقبت و گرما دارد.

آنطور که تِشِرا در گزارش مدرسه تجارت هاروارد خود، “ایر بی‌اِن‌بی، اِتسی و اوبر: به دست آوردن اولین هزار مشتری” گزارش داد، هر سه‌ی سکوها بر به دست آوردن قسمت خدمات متمرکز شده بودند و مشتری‌ها را در اولویت دوم قرار داده بودند. اما مسئله‌ای هست که باید توجه شود. تِشِرا توضیح می‌دهد:«مسئله فقط مرغ و تخم‌مرغ نیست؛ شما می‌خواهید تخم‌مرغ های مناسب را نیز انتخاب کنید. اگر که شما تخم‌مرغ‌های اشتباه را انتخاب کنید ممکن است شترمرغ از درون آن بیرون بیاید، و آن وقت است که شما در تله افتاده‌اید چون دراین صورت مرغ‌ها فرار خواهند کرد.»

 درس اول: مانند یک مشتری فکر کن

از ابتدا برای موسسان سایت اشتراک آپارتمان ایر بی‌اِن‌ (Airbnb)بی واضح بود که ابتدا باید افرادی را پیدا کنند که مایل اند آپارتمان خود را به اشتراک بگذارند تا اینکه افرادی را پیدا کنند که مشتاق اند در این خانه‌ها اقامت داشته باشند.

1222

 

تِشِرا می‌گوید: «اگر خانه و آپارتمان برای عرضه نداشته باشید، مردمی هم نخواهند آمد.»مسئله این بود که از کجا باید افرادی را پیدا کرد که مایل‌اند اجازه دهند غریبه‌هایی در خانه‌ی آن‌ها بماند. اینطور نیست که بتوانند بروند و در خانه‌ها در سانفرانسیسکو را بزنند.

به‌جایش، بنیانگذاران شرکت، برایان چِسکی (Brian Chesky) و جو گِبیا (Joe Gebbia) سعی کردند مانند مشتریان فکر کنند که اگر ایر بی‌اِن‌بی وجود نداشت، کجا به دنبال چنین خانه‌هایی می‌گشتند. زمان زیادی طول نکشید که جواب را پیدا کنند: وبسایت تبلیغات کریگزلیست (Craigslist). این دو کارآفرین فکر کردند که می‌توانند کاری کنند که آپارتمان‌ها جذاب‌تر از چیزی که در لیست یک سایت تبلیغات هستند، به نظر بیایند. ولی اول باید مشتری‌هایی که دنبال این خانه‌ها بودند را به خودشان جذب می‌کردند. برای این کار، چسکی و گبیا نرم‌افزاری ساختند که سایت کریگزلیست را هک کند تا اطلاعات تماس صاحبان خانه‌ها را جمع‌آوری کند و سپس به آن‌ها پیامی بفرستد که تبلیغ خود را بر روی ایر بی‌اِن‌بی نیز قرار دهند.

این روش کار کرد. بدون اینکه صاحبان خانه‌ها چیزی از دست دهند، شانس خود را برای یک مستأجر بالقوه دو برابر کردند و ایر بی‌اِن‌بی تعدادی خانه‌ی آماده به عرضه داشت که می‌توانست برای آن‌ها مشتری جذب کند.

تشرا می‌گوید:«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همه‌ی شرکت‌ها آن را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. اگر شما یک وبسایت هستید که محتوا را به صورت عمومی به استفاده کنندگان ارائه می‌دهید، دیگران می‌توانند آن اطلاعات را به چنگ آورند». او هشدار می دهد که: «اینکه فقط مشتریان کس دیگری را بدست آورید کافی نیست، باید چیزی به آن‌ها بدهید که بهتر از چیزی باشد که قبلاً داشتند».

درس دوم: تجربه‌ی بهتری خلق کنید

هنگامی‌که بنیانگذاران ایر بی‌اِن‌بی صاحبان آپارتمان‌ها را در چنگ داشتند، متوجه شدند که مشکلی وجود دارد. عکس‌های به‌دردنخوری که صاحبان املاک برای سایت کریگزلیست [از املاکشان] با آیفونشان می‌گرفتند هیچ وقت نظر مشتریانی که به دنبال جایگزینی برای هتل هستند را جلب نخواهد کرد.

تشرا می‌گوید: «اولین باری که فردی ایر بی‌اِن‌بی را باز می‌کند، کیفیت عکس‌ها را با هتل‌هایی مقایسه می‌کند که عکس‌های پر زرق و برق می‌گیرند. این عکس‌ها نیاز است که در این سطح توانایی رقابت داشته باشند.»

برای انجام اینکار، چسکی و گبیا کاری کردند که با هیچ چیز قابل قیاس نیست؛ آن‌ها عکاسانی حرفه‌ای استخدام کردند تا به خانه‌ی صاحبان املاک بروند و عکس‌های مجذوب کننده بگیرند. حقه کار کرد و باعث شد که سایت از رقیبش بسیار جذاب‌تر شود و استانداردی برای عکاسی را تعیین کرد که صاحبان املاک سعی کردند برای رقابت با دیگر خانه‌ها، با آن‌ها منطق شوند.

تشرا نتیجه می‌گیرد: «اصل اساسی این موضوع این است که شما باید به ارائه‌دهندگان خدماتتان کمک کنید که خودشان را به بهترین صورت به تصویر بکشند، حتی در صورتی که کار دشواری باشد. هیچ چیزی با این قابل مقایسه نیست که مشتری نداشته باشید.»

برنامه‌ی سرویس هم‌سفری اوبر استراتژی مشابهی را به کار گرفت. به جای اینکه با اوبر پول (Uber Pool) و اوبر ایکس (Uber X) شروع به کار کند، که در آن‌ها رانندگان از ماشین‌های شخصی خود استفاده می‌کنند، شرکت با استفاده از ماشین‌های سیاه‌رنگ که توسط رانندگان حرفه‌ای رانده می‌شدند، کار خود را آغاز کرد. به این ترتیب، می‌توانستند مطمئن شوند که مشتریان عملاً هربار که از خدمات استفاده می‌کردند تجربه‌ی بی‌نظیری کسب می‌کردند؛ و به این ترتیب می‌توانستند روی مشتریان حساب کنند که خبر این تجربه را خود دهان به دهان پخش کنند. تشرا می‌گوید: «به این دلیل است که شما باید اول سمت ارائه‌دهندگان خدمات را داشته باشید؛ اگر ارائه‌دهندگان مناسب را داشته باشید، مشتریان خدمات باکیفیت آن‌ها را تجربه خواهند کرد و خودشان بازاریابی را برای شما انجام خواهند داد.»

اِتسی(Etsy) نیز استراتژی‌ای بی‌نظیر در یافتن تخم‌مرغ‌های مناسب به کار برد تا کسب‌وکارش را راه‌اندازی کند. سکوی آن که به عنوان فروشگاهی آنلاین برای صنایع دستی عمل می‌کند، کسب‌وکار خود را با یک استراتژی آفلاین شروع کرد: شروع به جست‌وجوی نمایشگاه‌های صنایع‌دستی سراسر کشور کرد تا بهترین فروشندگان را شناسایی کند و آن‌ها را مجاب کند که فروشگاهی آنلاین در سایت باز کنند. «آن‌ها [فروشندگان] اول مشتری‌هایشان را آوردند و سپس صنعتگران دیگری که مشتریان را دنبال می‌کردند را آوردند.» هنگامی که اِتسی صنعتگران درجه اول را در سایتش داشت، صنعتگران دیگر به طور طبیعی آن‌ها را دنبال کردند [و عضو سایت شدند].

درس سوم: ترتیب‌بندی همه چیز است

اوبر و ایر بی‌اِن‌بی در مورد اینکه چگونه توسعه یابند نیز هوشمند بودند- انتخاب شهرهای مناسب در زمان مناسب تا موفقیتشان بیشینه شود.

از آنجایی که رقیب اصلی اوبر شرکت‌های تاکسیرانی بودند، این استارتاپ در مورد اینکه در کدام شهرها بیشترین اختلاف میان عرضه و تقاضا برای تاکسی وجود دارد، تحقیق کرد. سپس آن‌ها زمان‌هایی که این تقاضا به بیشترین مقدار خود می‌رسید، مانند طول تعطیلات که مردم تا دیروقت بیرون در جشن‌ها می‌ماندند، سرویس را راه‌اندازی کردند. همچنین کنسرت‌های بزرگ یا مسابقات ورزشی موجب پیشرفت آن‌ها شد، یعنی زمان‌هایی که جمعیت کثیری از مردم همزمان به تاکسی نیاز داشتند، و احتمال اینکه یک فرد از یک شرکت ناآشنا به نام اوبر استفاده کند بیشتر است.

در آن صورت، شرکت یک گروه بزرگی از مشتریان را در یک آن بدست می‌آورد. تشرا می‌گوید: «اول، آن‌ها فهمیدند که چگونه یک دسته از مشتریان را در یک شب بدست آورند، یعنی زمانی که تقاضا بالا بود. سپس، مطمئن شدند که این گروه اولیه از مشتریان آنقدر تجربه‌ی عالی‌ای داشته‌اند که دهان به دهان موج بعدی مشتریان را بیاورند.»شرکت روی این موضوع حساب باز کرد که وقتی که مشتریان بفهمند چقدر این سرویس آسان است، تنها مدت زمانی طول می‌کشد تا آن‌ها شروع به استفاده از این سرویس برای رفتن به محل کار، سپس خرید کردن از خواروبار فروشی و غیره کنند.

ایر بی‌اِن‌بی نیز استراتژی مشابه‌ای را با اجرایی مشابه دنبال کرد و در شهر دنور در سال ۲۰۰۸ راه‌اندازی شد تا با کمبود هتل در طی برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتیک همزمان شود و شهرهای جدیدی را نیز در زمان‌هایی که کنوانسیون‌های بزرگ یا رویدادهای دیگری داشتند اضافه کردند.

علاوه بر تقاضای آشکار، این استراتژی مزیت دیگری نیز دارد؛ تشرا می‌گوید: «رقیبان شما، شما را به صورت یک تهدید نمی‌بینند، چراکه شما در حال جذب کردن مشتریان آنها نیستید.» زمانیکه شما یک جای پای ثابت در بازار یافته‌اید، دیگر برای آن‌ها خیلی دیر است که بخواهند کاری در این باره انجام دهند.

راه‌اندازی شرکت در موقعیت‌هایی که تقاضا بالا و عرضه کم است نیز به استارتاپ‌ها کمک می‌کند که مشتریانی با نوع مناسب را بدست آورند؛ مشتریان اولیه‌ای که ممکن است شرکت را در حالی که در حال برطرف کردن ایرادات است [به خاطر نواقص‌اش] ببخشند. گذشته از این، افراد نیازمند نمی‌توانند توقع انتخاب داشته باشند، و اگر شما ممنون باشید که حتی یک اتاق در طی یک کنفرانس داشته باشید، شاید شما نبود حوله‌ی دست را ببخشید. آخرین چیزی که یک شرکت در مراحل اولیه‌ی خود می‌خواهد، دهان به دهان شدن گزاره‌های منفی [درباره‌ی آن] است.

شما هنوز یک استارتاپ هستید. نیاز است که شما افرادی را بیابید که نقص‌های شما را بپذیرند و کمی آزادی عمل در رفتار به شما بدهند. برآورده کردن همه‌ی نیازها و خواسته‌های آن‌ها امکان‌پذیر نیست.

 درس بعدی: از ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

با تثبیت شدن اولین مشتریان، یک شرکت می‌تواند به نحوه‌ی گسترش دادن مشتریانش از طریق روش‌های سنتی‌تر بازاریابی، شروع به فکر کردن کند. برای رسیدگی به این مسئله، تِشِرا یک موردپژوهی متعاقب به نگارش درآورد، ایر بی‌اِن‌بی، اِتسی، اوبر: گسترش از هزار تا یک میلیون مشتری، و درحال حاضر نیز در حال کار بر روی مورد سوم از سه‌گانه است که این موضوع را بررسی خواهد کرد که چگونه یک سکو می‌تواند از یک میلیون تا چندین میلیون مشتری گسترش یابد.

در هر مورد، استراتژی‌ها متفاوت است. درحالیکه شاید دهان به دهان شدن بتواند برای هزار تای اول کارآمد باشد، نمی‌تواند شما را به یک میلیون برساند.شما باید فعال‌تر باشید و فرایند به‌دست‌آوردن را به دست بگیرید که روش دهان به دهان شدن این اجازه را به شما نمی‌دهد.

اینجا جاییست که بازاریابی دیجیتال می‌تواند کمک کند و به شرکت‌ها اجازه دهد که مشتریان خاصی را از طریق جست‌وجوی تبلیغات یا شبکه‌های اجتماعی با قیمت کمی، مورد هدف قرار دهند.

تشرا می‌گوید: «این کار به شدت می‌تواند با هدف انجام شود و می‌توانید به قیمت ارزانی نیز آن را انجام دهید.او می‌افزاید که بازاریابی دیجیتال تکرار کردن پیام‌های تبلیغاتی برای شرکت‌ها را آسان می‌کند و فهمیدن اینکه چه چیزی به بهترین نحو جواب می‌دهد را سرعت می‌بخشد. تنها بعد از رد کردن یک میلیون مشتری شما می‌توانید به تبلیغات سنتی روی بیاورید. آن زمانی است که شما به مقیاس گسترده نیاز دارید، پس به سراغ تبلیغات گسترده می‌روید.»

هنگامیکه یک شرکت گسترش می‌یابد، باید هدف از تبلیغات برای دستیابی به بهترین نتایج در به‌دست‌آوردن مشتریان جدید را درنظر بگیرد.

بعضی ابزارها برای شروع بهتراند، بعضی برای زمانی که بزرگتر شدید. موضوع این نیست که، من باید از بازاریابی دیجیتال استفاده کنم یا دهان به دهان یا تبلیغات تلویزیونی؟ این سوال فقط زمانی معنی می‌دهد که شما بگویید:من حالا در این مرحله هستم، چه رویکردی را باید انتخاب کنم؟ فقط زمانی که شما این سوال را پاسخ دهید خواهید دانست که کدام ابزار برای شما مناسب‌تر است.به بیان دیگر، شما به تخم‌مرغ‌هایی با اندازه‌ی مناسب برای هر مرحله از لانه‌یتان نیاز دارید.

منبع

نوشته مایکل بلندینگ (Michael Blanding)، ترجمه  محمد امین آبک آذربایجانی در مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف

مطالب مشابه استارت آپ :




ارسال توسط پول دوست

برنامه روزانه کارآفرینان موفق در کسب درآمد

کارآفرینان موفق همواره در کسب درآمد و تولید خود را به روز کرده و توانایی های خود را افزایش می دهند . از نظر کارآفرین موفق در جا زدن و عدم ارتقا علم و دانش مساوی با نابودی و از رده خارج شدن در بازار کسب و کار است. با این حال مواردی در کسب و کار وجود دارد که یک کارآفرین نمونه هر روز انجام می دهد و یا باید انجام دهد تا ضمن افزایش کسب درآمد ، در مسیر ترقی و رشد بیشتر قدم بر دارد .

فکر و اندیشه و ایده های یک کارآفرین موفق همیشه ارزشمند و ارزشمند است. کارآفرینان فعال خود را همانند اموال و دارایی های با ارزش می بینند و همواره روی خود و آینده خود از طریق یادگیری و ارتقاء دانش سرمایه گذاری می کنند. اگر شما هم تمایل دارید تا یک کارآفرین بهتر شده و کسب و کار خود را با موفقیت گسترش دهید ، برای تغییر و بهینه سازی عادت های روزانه خود وقت و انرژی صرف کنید.

در این مقاله به ۱۵ کاری که بیشتر کارآفرینان و مدیران موفق بصورت مداوم و روزانه انجام می دهند اشاره شده است تا با مطالعه و تکرار آنها ، گام های بلندتری به سوی موفقیت بردارید.
۱- خوردن صبحانه
حتماً برای اینکه بتوانید با حداکثر توان و قدرت کار کنید و جسم و فکر شما به درستی عمل کنند ، در ابتدای روز صبحانه میل کنید. خوردن عجله ای یک فنجان قهوه یا چای را فراموش کرده و چند دقیقه برای خوردن یک صبحانه هر چند مختصر ، اما مقوی و مفید وقت بگذارید تا پروتئین ها و ویتامین های لازم برای بردن را تامین کنید. حتی اگر در شرایطی هستید که امکان نشستن و خوردن صبحانه را ندارید ، در حین حاضر شدن برای رفتن سر کار از خوردن مواد مغذی و مقوی بهره ببرید.

۲- برنامه ریزی روزانه
روز خود را از همان ابتدا برنامه ریزی کنید. با مراجعه به تقویمتان و مرور یادداشت های روز های قبل ، اولویت و اهمیت کارها را تعیین کرده و سعی کنید دقیقاً مطابق برنامه ریزی در یک زمان مقرر اولویت های تعیین شده را به انجام رسانده و تمام کنید. می توانید پس از اتمام هر یک از این اولویت ها ، اندکی استراحت کرده و با صرف یک میان وعده مناسب ، انرژی خود را افزایش دهید و به سراغ کار بعدی بروید. همه افراد به خوبی می دانند چه زمانی از روز بهترین بازده کاری را دارند ، پس مهمترین کارهایتان را برای آن زمان برنامه ریزی نمائید.

۳- چک نکردن نامه ها و پیام ها در ابتدای روز
هرگز در ابتدای روز پیام ها و ایمیل هایتان را بررسی نکنید. تا حد ممکن این کار را به زمان اتمام اولین و مهمترین کار برنامه ریزی شده خود منتقل کنید و این را بصورت یک قانون در آورید تا دیگران نیز از آن آگاه باشند و برنامه ریزی های شما به دلیل درخواست های غیر مهم و فوری بهم ریخته نشود. زمانی که برای بررسی ایمیل ها و پیام ها گذاشته می شود نیز با توجه به اینکه در ابتدای روز صرف می شود ، بخشی از بهترین و مفیدترین زمان روزانه شما را از بین می برد. در صورتیکه درگیر پروژه مهمی هستید سعی کنید بیش از ۳ بار در روز برای بررسی پیام ها و ایمیل ها وقت نگذارید.

۴- یادآوری اهداف
در ابتدای روز چند دقیقه به اهداف خود فکر کنید و به یاد آورید که قصد رسیدن به چه چیزی دارید و اهداف شرکت شما چیست. به مشتریان و زمینه های کاری خود فکر کنید و اینکه در چه زمینه هایی فعالیت شما بیشترین درآمد و منافع را خواهد داشت. معمولاً بخاطر برخی روزمرگی ها و کارهای تکراری ، اهداف خود را فراموش کرده و دچار نوع سردرگمی می شویم که این سردرگمی ها موجب فراموشی اهداف شده و فعالیت هایی که در این وضعیت انجام می شود ، شما از اهداف اصلی خود دور می کند.

۵- انجام یک کار در آن واحد
ما در دنیایی هستیم که عموما و متاسفانه انجام چند کار در آن واحد مورد پسند بوده و یک ویژگی محسوب می شود. در واقع انجام بیش از یک کار بصورت همزمان از دقت و کیفیت انجام کارها می کاهد و در بیشتر مواقع موجب بروز توقفهای ناخواسته به دلیل تداخل کاری می گردد. بهترین کار این است که اگر چند کار واجب با سطح اهمیت نسبتاً یکسان دارید ، مهمترین آن را انتخاب کرده و با حداکثر تمرکز و دقت ، روی وقت گذاشته و آن را به سرانجام برسانید.

۶- تصور دستیابی به موفقیت
همواره به نتیجه ای که از انجام کار یا تصمیمی خواهید رسید فکر کنید و آن را تا حد ممکن تصویر کنید. به تصویر کشیدن موفقیت و حس حاصل از آن و یا دستیابی به نتیجه دلخواه ، در تصمیم گیری ها و تعیین اولویت ها و نحوه انجام آنها بسیار به شما کمک خواهد کرد و ذهن شما را در راستای رسیدن به آن نقطه مشخص کمک خواهد کرد.

۷- گفتن نه
کارآفرینان و مدیران کسب و کار ها همواره با پیشنهادات متعددی روبرو هستند که تمایل دارند همه آن پیشنهادات را پذیرفته و فرصت ها جذب کنند. اما به یاد داشته باشید که همه فرصت ها و پیشنهادات مطرح شده و پیش رو نمی توانند منافع شما را آنگونه که باید تامین کنند. پس یاد بگیرید به موقع نه بگویید و تنها آن دسته از فرصت هایی که برای شما مناسب هستند و هم راستای اهداف شما هستند انتخاب کنید.

۸- ارزش دادن به زمان
زمان همانند پول تجدید پذیر نیست و به سرعت از دست می رود. پس از زمان به بهترین شکل استفاده کنید و مهمترین کارها را در راستای کسب موفقیت انجام دهید. در جلسات و موقعیت هایی که مکالمه کاری یا دوستانه ای برای شما پیش می آیند بصورت مشخص ، زمان آغاز و پایان آن را برای خود برنامه ریزی کرده و به نحوی به اطلاع مخاطب نیز برسانید.

۹- اعتماد و واگذاری کار به دیگران
در ابتدای شرکت کسب و کار معمولاً تصویر بر این است که با انجام همه کارها توسط خودمان ، هم در وقت و هم در هزینه ها صرفه جویی می کنیم. در حالیکه کارهای بسیار کم اهمیت و وقت گیری وجود دارند که شما را به شدت از کارهای مهم و درآمدزا باز داشته و در نهایت موجب شکست شما می شود. لذا بهتر است از دیگران کمک گرفته و بخشی از کارها را به دیگران واگذار کنید و خودتان مهمترین ، موثرترین و مفیدترین کارهایی که برای کسب و کارتان کسب درآمد و سود می کند را به انجام برسانید.

۱۰- گوش کردن با دقت
به مخاطب یا همکار خود در یک جلسه یا مکالمه ، با دقت توجه کنید و سعی کنید در جلسه حضور واقعی داشته باشید نه اینکه تنها جسم شما آنجا باشد. مدیران موفق اصولا با دقت گوش کرده و به سخنان مخاطب خود توجه می کنند و بعداً نیازی به شفاف سازی در خصوص یک گفته یا جمله ندارند و با این کار احترام بیشتری برای کارمند یا همکار خود گذاشته و نتیجه بسیار بهتری کسب می کنند.

۱۱- شکرگزار بودن
همواره شکرگزار باشید و روزانه برای تشکر از خدا بابت نعمت هایی که در اختیار شماست ، وقت بگذارید. یادآوری داشته ها و موفقیت ها به شما کمک می کند با انگیزه بیشتری رو به جلو حرکت کنید و همواره فرصت ها را ببینید نه کمبود ها را.

۱۲- متحرک و فعال بودن
آیا می دانستید پشت میز نشینی رقیب جدی سیگار است ؟ نشستن بیش از حد پشت میز یا پشت فرمان ماشین علاوه بر اینکه برای سلامتی شما مضر است ، به مروز زمان شما را کم تحرک تر و تنبل تر می کند. همچنین تحقیقات نشان داده زیاد نشستن ، موجب بروز دیابت و برخی بیماری های قبلی و سرطان نیز می شود. بنابراین سعی کنید حتماً حداقل ساعتی یکبار هم که شده از پشت میز بلند شوید و کمی راه رفته و تحرک داشته باشید و در صورت امکان نرمش و حرکات ورزشی نیز انجام دهید تا بدن از حالت خستگی و کرختی خارج شود.

۱۳- تنفس عمیق
بسیاری از مردم تنها نفس های سطحی و کوتاه می کشند و در نهایت مجبور به کشیدن خمیازه می شوند که با کسالت و خستگی همراه است. سعی کنید ساعتی یکبار یا بیشتر ، از پشت میز بلند شده و ۱۰ نفس عمیق همراه با حرکات کششی داشته باشید تا نیروی بدنی شما مجدداً تمدید و بازیابی شود.

۱۴- استراحت در هنگام نهار
حتماً برای صرف نهار وقت بگذارید. اگر کار شما به شکلی است که نمیتوانید برای صرف نهار وقت کافی بگذارید ، برخی جلسه ها یا گفتگوهای کاری را هنگام نهار برنامه ریزی کنید تا به این وسیله بتوانید وقت بیشتری برای خوردن غذای نیمه روز اختصاص دهید. حتی اگر این امکان را هم ندارید و یا کار شما به گونه است که امکان برگزاری جلسات سر نهار میسر نیست ، این وقت را هنگام مرور اینترنت و سایت ها و مشاهده ایمیل هایتان بگذارید.

۱۵- مرتب کردت میز و محیط کار
در پایان روز و پس از اتمام کار ، میز یا محیط کار خود را منظم کنید. لوارم التحریر را مرتب به سر جای خود برگردانده و کاغذهای یادداشت و غیره را منظم و مرتب بچینید. این کار به شما کمک می کند که یک پایان روز بسیار خوب توام با احساس نظم و ترتیب داشته باشید و آغاز روز بعد و حضور در سرکار در ابتدای روز ، پریشانی و درهم ریختگی روز قبل را به شما منتقل نکند.

مطالب مشابه کارآفرین:

موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار

 




ارسال توسط پول دوست

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 211 صفحه بعد